Tuesday, July 22, 2008

به یاد احمد شاملو

آن غول زیبا

پرتو نوری­علا


که گفته است / من آخرین بازمانده فرزانگان زمینم؟
من آن غول زیبایم / که در استوای زمین ایستاده است
غریق زلالی همه آب‌های جهان / و چشم‌انداز شیطنتش
خاستگاه ستاره یی است.
«‌شکفتن در مه‌»

وقتی در خلوت خویش، اشعار شاملو را زمزمه می‌کنید و از همزبانی او با دل و روح خود شگفت زده می‌شوید، وقتی قدیمی‌ترین شعرش را تَر و تازه و پر از مصداق در برابر خویش می‌بینید، آیا میان آن «رندی» که هفتصد سال پیش تک و تنها به جنگ با ظلم و زهد فروشان رفت و با صدای بلند اعلام کرد «‌پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم» شباهتی با این «غول زیبا» نمی‌بینید که به صداقت و جرأت اعتراف می‌کند که به نیازها و خواهش‌هایش دلبسته است و در ورای این دنیای خاکی به هیچ چیز اعتقادی ندارد؟
احمد شاملو در سخنرانی خود تحت عنوان «مفهوم رندی در حافظ‌» که به سال ۱۹۹۰ در دانشگاه هاروارد ایراد کرد، «‌رند‌» را کسی می‌خوانَد که مصلحت اندیش نیست و غم بیش و کم ندارد. از این رو به آسانی پرده از روی واقعیت‌های کتمان شده یا فراموش شده برمی‌دارد. او در همین راستا از مفهوم «‌روشنفکر» یاد می‌کند. به نظر او در جوامعی چون جامعه ایران که سال‌ها تحت ظلم و انقیاد بوده، کلمه روشنفکر نه مترادف انتلکتوئل غربی، که چیزی معادل «‌رندی» است. از نگاه شاملو روشنفکر کسی است که مرعوب هیاهوی بسیار نمی‌شود، در قدرت‌های حاکمه شریک نیست، و آگاهی را بی‌هیچ کم و کسر و ملاحظه‌ای به میان توده‌های مردم می‌برد.

No comments:

Labels